( آن کجا ) آن کجا. [ ک ُ ] ( ضمیر + حرف ربط ) آنچه : بنزد سیاوش خرامید زود بر او برشمرد آن کجا رفته بود.فردوسی.و رجوع به کجا شود. || آن کس که : آن کجا تیزت [ ظ: سَرْت ] برکشید بچرخ باز ناگه فروبَرَدْت به خَرْد.خسروانی ( از اسدی چ پاول هورن ).
فرهنگ معین
( آن کجا ) (کُ ) (ضم موصول . ) آن که ، آن کس که . آن چه .
فرهنگ عمید
( آن کجا ) ۱. آنچه. ۲. آن که، آن کس که.
فرهنگ فارسی
( آن کجا ) ۱ - آنکه آن کس که. ۲ - آنچه : براو بر شمرد آن کجا رفته بود .( فردوسی )
ویکی واژه
آنکجا (قدیم): جایی که؛ مکانی که. آنکه، آنچه، هرچه. آنکس که. به نزد سیاوش خرامید زود/ بر او برشمرد آنکجا رفته بود. فردوسی