کلمات و اصطلاحات تخصصی رشته هنر

کلمات و اصطلاحات تخصصی رشته هنر

  • آبستره (Abstract): به هنرهایی گفته می‌شود که هیچ اشاره‌ای به واقعیت‌های بیرونی ندارند و بیشتر بر فرم، رنگ و ساختار تمرکز دارند. در این نوع هنر، احساسات و مفاهیم در قالب اشکال و خطوط بیان می‌شوند.
  • آکادمیک (Academic): به هنری گفته می‌شود که تحت تأثیر اصول و قواعد آکادمیک و کلاسیک قرار دارد. این نوع هنر معمولاً به شکل‌های مشخص و سنتی نقاشی و مجسمه‌سازی اشاره دارد.
  • ایماژ (Image): تصویر یا نمایی از یک سوژه که ممکن است واقعی یا خیالی باشد. ایماژها معمولاً در هنرهای بصری برای نشان دادن موضوعات مختلف به کار می‌روند.
  • تضاد (Contrast): تفاوت‌های موجود در رنگ‌ها، روشنایی‌ها یا فرم‌ها که در یک اثر هنری برای ایجاد توجه بیشتر یا تأکید بر جزئیات خاص استفاده می‌شود.
  • ترکیب‌بندی (Composition): نحوه چینش و سازماندهی اجزای مختلف یک اثر هنری به گونه‌ای که تعادل و هارمونی ایجاد شود. این شامل موقعیت‌گذاری سوژه‌ها، رنگ‌ها، خطوط و بافت‌ها است.
  • پرسپکتیو (Perspective): تکنیکی است که برای ایجاد عمق و ابعاد در یک نقاشی یا تصویر استفاده می‌شود، به طوری که اشیاء دورتر از نظر اندازه کوچکتر و نسبت به اشیاء نزدیک‌تر می‌شوند.
  • گرافیک (Graphic): هنری است که از تصاویر و طرح‌های گرافیکی برای ایجاد اثرات بصری استفاده می‌کند. شامل طراحی صفحه، تایپوگرافی، و طراحی‌های دیجیتال است.
  • کلاسیسیسم (Classicism): سبکی در هنر و معماری که از هنرهای یونان و روم باستان الهام می‌گیرد. این سبک بر اصول تعادل، هماهنگی و ایده‌آل‌گرایی تأکید دارد.
  • مونتاژ (Montage): تکنیکی در سینما و هنرهای تجسمی که از ترکیب چندین تصویر یا فیلم برای ایجاد یک پیام یا مفهوم جدید استفاده می‌شود.
  • مینیاتور (Miniature): نقاشی‌های کوچک و دقیق که معمولاً در کتاب‌ها، کتب خطی یا آثار هنری سنتی به کار می‌روند.
  • ناتورالیسم (Naturalism): سبک هنری که هدف آن بازنمایی دقیق و واقعی از طبیعت و انسان‌ها است. در ناتورالیسم، هنرمندان سعی دارند تا همه جزئیات دقیق طبیعت را بازسازی کنند.
  • رئالیسم (Realism): یک جنبش هنری که در قرن نوزدهم در فرانسه شروع شد و هدف آن نمایش واقعی از زندگی روزمره و مردم عادی بود. هنرمندان رئالیست سعی می‌کنند واقعیت‌ها را به طور دقیق و بدون تزئینات نشان دهند.
  • سمبلیک (Symbolism): رویکردی هنری که در آن از نمادها و نشانه‌ها برای بیان مفاهیم غیرمستقیم استفاده می‌شود. در این سبک، هنرمندان معمولاً مفاهیم ذهنی و روحی را از طریق تصاویر نمادین و استعاری بیان می‌کنند.
  • فوتوریزم (Futurism): یک جنبش هنری که بر تمجید از صنعت، سرعت، و نوآوری تأکید دارد. در این سبک، هنرمندان حرکت و تغییرات سریع را در هنر خود به تصویر می‌کشند.
  • کولاژ (Collage): تکنیک هنری که در آن تصاویر و مواد مختلف (کاغذ، پارچه، چوب و ...) روی یک سطح قرار می‌گیرند تا یک اثر هنری جدید ساخته شود.
  • نورپردازی (Lighting): استفاده از نور به منظور برجسته‌سازی، تأکید بر جزئیات، یا ایجاد فضایی خاص در یک اثر هنری. نورپردازی می‌تواند در عکاسی، سینما و نقاشی نقش مهمی داشته باشد.
  • هنر مفهومی (Conceptual Art): نوعی هنر که بر مفاهیم و ایده‌ها به جای تکنیک یا فرم‌های زیبایی‌شناسی تمرکز دارد. در این نوع هنر، ایده پشت اثر از خود اثر مهم‌تر است.
  • هنر عامه‌پسند (Pop Art): جنبشی هنری که در دهه 1950 در انگلستان و ایالات متحده به وجود آمد و از فرهنگ عامه، تبلیغات، و رسانه‌ها الهام گرفت. هنرمندان این سبک از تصاویری چون تصاویر مشهور، مواد تبلیغاتی و شخصیت‌های فرهنگی برای خلق آثار خود استفاده کردند.
  • بافت (Texture): ویژگی‌ای از سطح یک اثر هنری که حس فیزیکی یا بصری لمس شدن آن را منتقل می‌کند. بافت می‌تواند صاف، زبر، نرم یا سخت باشد و در نقاشی یا مجسمه‌سازی ایجاد شود.
  • چاپ (Printmaking): فرآیند تولید آثار هنری به وسیله چاپ، که شامل تکنیک‌هایی مانند حکاکی، لیتوگرافی، چاپ سیلک و چاپ دیجیتال است.
  • آمیزه‌گری (Fresco): تکنیک نقاشی روی گچ مرطوب که معمولاً برای نقاشی‌های دیواری استفاده می‌شود. این روش در هنر رنسانس بسیار محبوب بود.
  • آسیلین (Acrylic): رنگ‌های آکریلیک یک نوع رنگ مصنوعی هستند که به سرعت خشک می‌شوند و می‌توانند روی سطوح مختلف اعمال شوند. این رنگ‌ها ویژگی‌هایی مشابه به رنگ‌های روغنی دارند، اما با استفاده آسان‌تری همراه هستند.
  • اپوکالیپس (Apocalypse): در هنر، این کلمه معمولاً به صحنه‌ها یا مفاهیم مرتبط با آخرالزمان یا پایان جهان اشاره دارد. در تاریخ هنر، تصاویری از ویرانی یا تحولات عظیم اغلب به‌عنوان نمادهایی از تغییرات بنیادین در نظر گرفته می‌شوند.
  • باروک (Baroque): سبک هنری و معماری که در قرن 17 و 18 میلادی رواج داشت. هنر باروک پر از جزئیات پیچیده، حرکات دراماتیک، و احساسات شدید است.
  • پاپ‌آرت (Pop Art): سبکی هنری که در دهه 1950 به وجود آمد و از فرهنگ عامه، تبلیغات و رسانه‌ها الهام می‌گیرد. هنرمندان این سبک مانند اندی وارهول از تصاویری چون شخصیت‌های مشهور، بسته‌بندی‌های کالا، و تبلیغات استفاده کردند.
  • ریتم (Rhythm): در هنر بصری، ریتم به تکرار یا ترتیب اجزای مختلف اشاره دارد که باعث ایجاد حرکت یا جریان در اثر می‌شود. این می‌تواند شامل رنگ‌ها، اشکال، یا خطوط باشد.
  • سبک شناسی (Stylistics): مطالعه و تحلیل ویژگی‌های خاص یک سبک هنری یا نحوه بیان هنرمند. این شامل ویژگی‌های فنی، بصری و معنایی است که در یک دوره یا جنبش هنری خاص مشاهده می‌شود.
  • شکست‌نگاری (Deconstructionism): مکتبی فلسفی و هنری است که به شکستن ساختارهای سنتی و رویکردهای پذیرفته‌شده در هنر، معماری و تفکر عمومی پرداخته است. در هنر، این رویکرد شامل تحلیل و تفسیر مجدد فرم‌ها و مفاهیم است.
  • کلاسیک (Classic): به آثار هنری، معماری، یا ادبیاتی گفته می‌شود که ویژگی‌های سبک‌های یونانی یا رومی باستان را در خود دارند. کلاسیک معمولاً به آثار کهن و تأثیرگذار اشاره دارد.
  • کیچ (Kitsch): هنر یا اشیای تزئینی که به‌عنوان سطحی یا بی‌ارزش در نظر گرفته می‌شوند. این آثار معمولاً به دلیل سادگی، تکراری بودن یا کم‌ارزش بودن محتوای هنری‌شان مورد نقد قرار می‌گیرند.
  • کانسپچوال آرت (Conceptual Art): جنبشی هنری که تمرکز اصلی آن بر ایده یا مفهوم پشت یک اثر است، نه روی فرآیندهای سنتی یا زیبایی‌شناسی آن. در این سبک، مفهوم یا پیام اثر از خود اثر مهم‌تر است.
  • کالیگرافی (Calligraphy): هنر خوش‌نویسی با استفاده از قلم و جوهر به‌طوری که نوشته‌ها به‌صورت هنری و زیبایی طراحی می‌شوند. این هنر به‌ویژه در فرهنگ‌های شرقی و اسلامی بسیار مورد توجه است.
  • کولاژ (Collage): تکنیکی که در آن هنرمند قطعات مختلفی از مواد مانند کاغذ، پارچه یا تصاویر چاپ‌شده را کنار هم قرار می‌دهد تا اثر هنری جدیدی بسازد.
  • لایه‌بندی (Layering): تکنیک در هنرهای تجسمی که شامل قرار دادن لایه‌های مختلف از رنگ، مواد یا تصاویر روی یکدیگر برای ایجاد عمق و پیچیدگی است.
  • ماوراء واقعیت (Surrealism): یک جنبش هنری و ادبی که به کشف دنیای ذهن ناخودآگاه و تجارب بی‌منطق می‌پردازد. هنرمندان سوررئالیست از تصاویر غیرمعمول و ترکیب‌های عجیب برای بیان دنیای ذهنی استفاده می‌کنند.
  • مینیاتور (Miniature): نقاشی‌ها یا طراحی‌های بسیار کوچک که معمولاً دارای جزئیات دقیق هستند و به‌ویژه در کتاب‌های خطی قدیمی دیده می‌شوند.
  • مفهوم‌گرایی (Conceptualism): مکتبی در هنر که بر اهمیت مفهوم یا ایده پشت یک اثر هنری تأکید دارد، برخلاف تمرکز بر فرم یا تکنیک اجرایی آن.
  • هنر معاصر (Contemporary Art): هنرهایی که در زمان حال ایجاد می‌شوند و معمولا به واکنش به مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی پرداخته و از تکنیک‌ها و رسانه‌های نوین استفاده می‌کنند.
  • پیکتوریالیزم (Pictorialism): جنبشی در عکاسی که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم رواج یافت و هدف آن خلق تصاویری با زیبایی‌شناسی هنری بیشتر بود، به‌جای ثبت واقعیات صرف.
  • فورم (Form): به ساختار و شکل کلی یک اثر هنری گفته می‌شود. این شامل ترکیب و سازمان‌دهی جزئیات بصری، مانند خطوط، رنگ‌ها، حجم و بعد است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم