الکتریسیته (Electricity): انرژیای که ناشی از حرکت الکترونها در یک هادی است. این انرژی میتواند به صورت جریان مستقیم (DC) یا جریان متناوب (AC) باشد.
جریان الکتریکی (Electric Current): جریان حرکت الکترونها از یک نقطه به نقطه دیگر در یک مدار. واحد آن آمپر (A) است.
ولتاژ (Voltage): اختلاف پتانسیل الکتریکی بین دو نقطه در یک مدار. واحد آن ولت (V) است.
مقاومت الکتریکی (Electrical Resistance): مقاومتی که در برابر جریان الکتریکی در یک هادی ایجاد میشود. واحد آن اهم (Ω) است.
توان الکتریکی (Electrical Power): میزان انرژی مصرفی یا تولیدی در واحد زمان. واحد آن وات (W) است.
مدار الکتریکی (Electrical Circuit): مسیری که جریان الکتریکی از طریق آن عبور میکند و معمولاً از منابع انرژی (باتری یا ژنراتور) و بارهای مختلف (مثل لامپ، موتور) تشکیل میشود.
اندوکتانس (Inductance): خاصیت یک مدار الکتریکی یا سیمپیچ که در برابر تغییرات جریان مقاومت میکند. واحد آن هنری (H) است.
خازن (Capacitor): قطعهای در مدار الکتریکی که میتواند انرژی الکتریکی را به صورت موقت ذخیره کند. واحد ظرفیت آن فاراد (F) است.
میدان مغناطیسی (Magnetic Field): میدان نیرویی که از جریان الکتریکی یا مواد مغناطیسی ناشی میشود و در اطراف آنها وجود دارد. این میدان بر مواد مغناطیسی تأثیر میگذارد.
تولید انرژی الکتریکی (Electric Power Generation): فرآیند تبدیل انرژیهای مختلف مانند انرژی مکانیکی، حرارتی یا خورشیدی به انرژی الکتریکی.
کنترلر (Controller): دستگاهی که برای مدیریت و کنترل سیستمهای الکتریکی و مکانیکی استفاده میشود، مانند کنترلرهای موتور، کنترلرهای دما و غیره.
سیستمهای زمانبندی (Timing Systems): مدارهایی که زمانهای مشخصی را برای انجام عملیاتها فراهم میکنند.
مبدل DC به AC (Inverter): دستگاهی که جریان مستقیم (DC) را به جریان متناوب (AC) تبدیل میکند.
مبدل AC به DC (Rectifier): دستگاهی که جریان متناوب (AC) را به جریان مستقیم (DC) تبدیل میکند.
پایداری (Stability): ویژگی سیستمهای کنترل که به معنی توانایی سیستم برای حفظ وضعیت مورد نظر در برابر تغییرات یا اختلالات است.
سیگنال (Signal): سیگنالها معمولاً نمایشی از اطلاعات یا دادهها هستند که میتوانند به صورت آنالوگ یا دیجیتال باشند.
میکروکنترلر (Microcontroller): یک تراشه الکترونیکی که به عنوان مغز یک سیستم الکترونیکی عمل کرده و کنترل تمامی اجزای آن را بر عهده دارد.
دیود (Diode): یک قطعه الکترونیکی که تنها به جریان در یک جهت اجازه عبور میدهد و در مدارهای یکطرفه مانند مبدلها استفاده میشود.
تراشه (Chip): مدارهای الکترونیکی جمعشده بر روی یک قطعه کوچک از ماده نیمههادی (معمولاً سیلیکون) که در دستگاههای الکترونیکی مختلف استفاده میشود.
فاز (Phase): در جریانهای متناوب (AC)، فاز به اختلاف زمانی بین دو سیگنال مشابه اطلاق میشود.
سلف (Inductor): یک عنصر الکتریکی که قادر به ذخیرهسازی انرژی به صورت میدان مغناطیسی است. معمولاً از سیمپیچها ساخته میشود.
ترانسفورماتور (Transformer): دستگاهی برای تغییر ولتاژ در سیستمهای AC. این دستگاه انرژی الکتریکی را از یک مدار به مدار دیگر منتقل میکند.
فیلتر (Filter): یک مدار الکتریکی که برای جداکردن سیگنالها یا فرکانسهای خاص از یک سیگنال ترکیبی استفاده میشود.
سیستمهای دیجیتال (Digital Systems): سیستمی که برای پردازش دادهها از مقادیر گسسته (0 و 1) استفاده میکند.
آمپلیفایر (Amplifier): دستگاهی که سیگنالهای ضعیف را تقویت کرده و آنها را به یک سطح قابل استفاده میرساند.
فرکانس (Frequency): تعداد نوسانات یک سیگنال در واحد زمان، معمولاً بر حسب هرتز (Hz) اندازهگیری میشود.
واحدهای اندازهگیری (Units of Measurement): واحدهای مختلف برای اندازهگیری پارامترهای مختلف در مهندسی برق، مانند ولت (V) برای ولتاژ، آمپر (A) برای جریان، و اهم (Ω) برای مقاومت.
سیستم قدرت (Power System): مجموعهای از تجهیزات برای تولید، انتقال و توزیع انرژی الکتریکی.
تابع انتقال (Transfer Function): تابع ریاضی که ورودی و خروجی یک سیستم را در تحلیل سیستمهای کنترل و سیگنال نشان میدهد.
مدار بازخورد (Feedback Circuit): مداری که خروجی آن به ورودی آن بازگشت داده میشود تا عملکرد آن کنترل شود.
سیگنال آنالوگ (Analog Signal): سیگنالی که میتواند مقادیر پیوسته و بینهایت زیادی از دادهها را حمل کند، معمولاً با تغییرات ولتاژ یا جریان مشخص میشود.
سیگنال دیجیتال (Digital Signal): سیگنالی که مقادیر گسستهای از دادهها (معمولاً 0 و 1) را حمل میکند.
مقاومت ظاهری (Impedance): مقاومتی که در برابر جریان متناوب در یک مدار ایجاد میشود. این کمیت ترکیبی از مقاومت واقعی و واکنشهای القایی و خازنی است. واحد آن اهم (Ω).
ولتاژ AC و DC (AC and DC Voltage): ولتاژ متناوب (AC) به ولتاژی اطلاق میشود که در طول زمان تغییر میکند، در حالی که ولتاژ مستقیم (DC) ثابت است.
سیمپیچ (Coil): یک هادی پیچیده شده به صورت دایره یا مارپیچ که بهطور معمول برای ایجاد خاصیت اندوکتانس در مدار استفاده میشود.
دیود زنر (Zener Diode): نوع خاصی از دیود که در جهت معکوس، در یک ولتاژ مشخص به صورت ثابت عمل میکند و برای تثبیت ولتاژ استفاده میشود.
فرکانس طبیعی (Natural Frequency): فرکانسی که یک سیستم برای نوسانات آزاد خود دارد.
کمیتهای مختلط (Complex Quantities): در الکترومغناطیس و تحلیل مدارهای الکتریکی، مقادیری که شامل بخش حقیقی و موهومی هستند، بهطور مثال در امپدانس یا ولتاژهای AC.
ایزوله کردن (Isolation): فرآیند جداسازی یک بخش از مدار از بقیه سیستم برای جلوگیری از تداخل یا جلوگیری از آسیبهای الکتریکی.
سیستم حلقه بسته (Closed-Loop System): سیستمی که در آن خروجی به ورودی بازگشت داده میشود تا عملکرد سیستم بهینهسازی شود، مانند سیستمهای کنترل خودکار.
سلف درونمداری (Inductor): یک جزء الکتریکی که توانایی ذخیرهسازی انرژی به صورت میدان مغناطیسی را دارد و معمولاً در فیلترها و مدارهای تشدید استفاده میشود.
قطبنما (Magnetic Compass): ابزاری برای شناسایی جهت با استفاده از میدان مغناطیسی زمین.
آنتن (Antenna): دستگاهی برای ارسال یا دریافت امواج رادیویی. این دستگاه معمولاً برای انتقال سیگنالهای رادیویی، تلویزیونی، یا تلفن همراه استفاده میشود.
مقاومت ظاهری (Impedance): خاصیتی که در مدارهای AC مقاومت در برابر جریان را نشان میدهد. این کمیت ترکیبی از مقاومت واقعی و مقاومت ناشی از سلف و خازنها است.
خازنهای الکترولیتی (Electrolytic Capacitors): نوعی خازن که از الکترولیت (مایع یا ژل) بهعنوان یکی از الکترودها استفاده میکند و معمولاً برای ذخیره انرژی در ولتاژهای بالاتر کاربرد دارد.
سایبرنتیک (Cybernetics): علم و تکنیکهایی برای کنترل و ارتباطات بین اجزای سیستمهای پیچیده، معمولاً با استفاده از سیستمهای کنترل خودکار.
مدار معکوسکننده (Inverting Circuit): مداری که در آن خروجی سیگنال معکوس شده نسبت به ورودی است.
سرعت انتشار (Propagation Speed): سرعت حرکت یک سیگنال الکتریکی در یک مدار یا فیبر نوری.
انرژی پتانسیل (Potential Energy): انرژی ذخیرهشده در یک سیستم که بهواسطه موقعیت آن در یک میدان الکتریکی یا مغناطیسی بهوجود میآید.
نویز (Noise): سیگنالهای ناخواسته که میتوانند باعث اختلال در عملکرد صحیح مدارهای الکتریکی و سیستمهای سیگنالدهی شوند.
تشخیص عیب (Fault Detection): فرآیند شناسایی و تعیین محل دقیق عیوب یا نقصها در سیستمهای الکتریکی.
تحلیل فوریه (Fourier Analysis): روشی برای تجزیه یک سیگنال پیچیده به مجموعهای از سیگنالهای سینوسی ساده که شامل فرکانسهای مختلف هستند.
کنترل تطبیقی (Adaptive Control): نوعی سیستم کنترل که خود را بهطور خودکار با توجه به تغییرات محیط یا ویژگیهای سیستم تطبیق میدهد.
مدار فیلتر (Filter Circuit): مداری که بهطور هدفمند برخی از فرکانسها را از بین میبرد یا عبور میدهد. این فیلترها میتوانند به صورت کمگذر، بالاگذر یا باندگذر باشند.
تبدیل فوریه (Fourier Transform): یک تبدیل ریاضی که برای تجزیه و تحلیل سیگنالهای پیچیده و تبدیل آنها به فرکانسهای مختلف استفاده میشود.
نوسانساز (Oscillator): دستگاهی که برای تولید سیگنالهای تناوبی با فرکانس ثابت طراحی شده است.
سنسور (Sensor): وسیلهای برای اندازهگیری و تشخیص تغییرات در ویژگیهای فیزیکی (مثل دما، فشار، رطوبت، یا نور) که سیگنال الکتریکی تولید میکند.
مدار باز (Open Circuit): مداری که در آن جریان الکتریکی بهدلیل باز بودن یکی از مسیرها یا اجزاء، متوقف میشود.
ترانزیستور (Transistor): قطعهای الکترونیکی که برای تقویت سیگنالها یا سوئیچینگ جریانها استفاده میشود. دو نوع اصلی آن ترانزیستورهای پیوندی دو قطبی (BJT) و ترانزیستورهای اثر میدان (FET) هستند.
کویل (Coil): یک سیمپیچ که معمولاً برای ذخیره انرژی به صورت میدان مغناطیسی یا ایجاد اثر القایی در مدارها استفاده میشود.
مدار منطقی (Logic Circuit): مداری که از دروازههای منطقی (AND، OR، NOT، NAND و غیره) برای انجام عملیات منطقی استفاده میکند.