شرمح

لغت نامه دهخدا

شرمح. [ ش َ م َ ] ( ع ص ) دراز. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ازاقرب الموارد ). دراز و طویل. ( ناظم الاطباء ). مرد دراز. ( مهذب الاسماء ). رجوع به شَرَمَّح شود. || توانا و قوی. ج، شرامح و شرامحة. ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). توانا. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
شرمح.[ ش َ رَم ْ م َ ] ( ع ص ) یا شَرمَح. دراز و طویل. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به شَرمَح شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
دول یعنی چه؟
دول یعنی چه؟
باری یعنی چه؟
باری یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز