لغت نامه دهخدا
ذیعان. [ ذَ ی َ ] ( ع مص ) آشکاری. ذَیع. ذیوع: ذیعان خبر؛ ذیع و ذیوع آن، پراکنده و فاش شدن آن. فاش و منتشر و گسترده گشتن خبر. || آشکارا کردن. ( تاج المصادربیهقی ).
ذیعان. [ ذَ ی َ ] ( ع مص ) آشکاری. ذَیع. ذیوع: ذیعان خبر؛ ذیع و ذیوع آن، پراکنده و فاش شدن آن. فاش و منتشر و گسترده گشتن خبر. || آشکارا کردن. ( تاج المصادربیهقی ).