مستبضع

لغت نامه دهخدا

مستبضع. [ م ُ ت َ ض ِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از مصدر استبضاع. بضاعت سازنده چیزی. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). آنکه اموال خود را مرتب می کند تا آنها را در بازار برای فروش عرضه دارد.
- امثال:
کمستبضع تمر الی هجر ( هجر مرکز خرمای بسیار باشد ). ( ناظم الاطباء ). رجوع به استبضاع شود.