لغت نامه دهخدا
( مرققة ) مرققة. [ م ُ رَق ْ ق ِ ق َ ] ( ع ص ) تأنیث مرقق که نعت فاعلی است از ترقیق. رجوع به مرقق و ترقیق شود.
مرققة. [ م ُ رَق ْ ق َق َ ] ( ع ص ) تأنیث مرقق. و رجوع به مرقق و ترقیق شود. || اشکنه ای که به روغن نرم شده باشد.
( مرققة ) مرققة. [ م ُ رَق ْ ق ِ ق َ ] ( ع ص ) تأنیث مرقق که نعت فاعلی است از ترقیق. رجوع به مرقق و ترقیق شود.
مرققة. [ م ُ رَق ْ ق َق َ ] ( ع ص ) تأنیث مرقق. و رجوع به مرقق و ترقیق شود. || اشکنه ای که به روغن نرم شده باشد.