کیلواس

لغت نامه دهخدا

کیلواس. [ کیل ْ ] ( اِخ ) نام شهری است که تولد شاکمونی که به اعتقاد کفره هند پیغمبر صاحب کتاب است آنجا باشد. ( برهان ). نام شهری بوده از هندوستان که شاکمونی که گروهی از اهالی هندوستان او را پیغمبر دانسته اند از آنجاست. ( آنندراج ). نام شهری که تولد شت شاکمونی که پیغمبر هندوان باشد در آنجا شده. ( ناظم الاطباء ). تحقیق آن است که این لفظ کتابی هندی است و در اصل «کیلاس » به وزن وسواس است و به شین معجمه نیز صحیح است، و آن نام کوهی است عظیم و به اعتقاد یک فرقه از هندوان مسکن «مهادیو» نام شخصی است که موکل است بر فنای عالم، و گاهی از راه تیمن نام شهری نیز کنند لیکن نه بر آن وزن که صاحب برهان گفته، و نیز کاری به شاکمونی ندارد. ( فرهنگ نظام ج 5، دیباچه، اغلاط برهان قاطع ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انگلیسی فال انگلیسی فال تاروت فال تاروت فال ارمنی فال ارمنی فال سنجش فال سنجش