پیر دوموی

لغت نامه دهخدا

پیر دوموی. [ رِ دُ ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) که موی سر وی سپید و سیاه بود. || کنایه از دنیا باشد به اعتبار شب و روز. ( برهان ). استعاره است برای دنیا که به اعتبار شب و روز تشبیه به پیری شده است که موهای سفید وسیاه دارد. ( فرهنگ نظام ). زمانه که ابلق نیز گویند بواسطه روز و شب:
پیر دومویی که شب و روز تست
روز جوانی ادب آموز تست.نظامی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال تاروت فال تاروت فال رابطه فال رابطه فال تاروت فال تاروت