پاشتین

لغت نامه دهخدا

پاشتین. ( اِخ ) قریه ای که امیرعبدالرزاق نخستین ملوک سربداری از آنجا خروج کرده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
همچنین
همچنین
بی‌پروا
بی‌پروا
تراشیدن
تراشیدن
لاشی
لاشی