وصر

لغت نامه دهخدا

وصر. [ وِ ] ( ع اِ ) پیمان. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). عهد. ( اقرب الموارد ). || عهدنامه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || چک. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( مهذب الاسماء ). || دستاویز با مهر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). وصیرة. ( آنندراج ). وَصَرَّة. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به وصیرة و وصرة شود.

فرهنگ فارسی

پیمان عهد نامه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
خویش یعنی چه؟
خویش یعنی چه؟
احتساب یعنی چه؟
احتساب یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز