لغت نامه دهخدا
هیخ. ( اِمص ) از ریشه هیختن است به معنی کشیدن. رجوع به هیختن شود.
هیخ. [ خ ِ ] ( ع اِ فعل ) کلمه ای است که وقت فروخوابانیدن شتر گویند. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
هیخ. [ هی ی َ ] ( ع ص ) شتری که چون هیخ ِ گویند آن را بانگ کند. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).