هیابانگ

لغت نامه دهخدا

هیابانگ. [ هََ ] ( اِ مرکب ) هیاهو. هایاهوی. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). ضوضاء.

فرهنگ فارسی

هیاهو هیاهوی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
شب دراز است و قلندر بیدار
شب دراز است و قلندر بیدار
تصویر
تصویر
راه و رسم
راه و رسم
بی درنگ
بی درنگ