هرشن

لغت نامه دهخدا

هرشن. [ هَِ ش ِ] ( ع ص ) فراخ کنج دهان. ( منتهی الارب ). ج، هراشن. ابن درید گوید: صحت آن را نمیدانم. ( از اقرب الموارد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نخود فال نخود فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال لنورماند فال لنورماند فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی