لغت نامه دهخدا منگیاگری. [ م َ گیا گ َ ] ( حامص مرکب ) شغل منگیاگر. قماربازی: آن خربغا که از شَرَه ِ منگیاگری یک را به ده مجاهزه کردی گرو به منگ.سوزنی ( از انجمن آرا ).