منفوع

لغت نامه دهخدا

منفوع. [ م َ ] ( ع ص ) منتفع. متمتع. برخوردار. بهره مند. ( یادداشت مرحوم دهخدا ): چرا مردمان دگر شهرها چنانکه ایشان، تا منفوع شدندی به ایمان چنانکه قوم یونس. ( تفسیر ابوالفتوح ج 5 ص 361 چ علمی ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
رقیق یعنی چه؟
رقیق یعنی چه؟
ار یعنی چه؟
ار یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز