مقتنیات

لغت نامه دهخدا

مقتنیات. [ م ُ ت َن َ ] ( ع اِ ) اسباب دنیوی. || سرمایه کرده شده. ( غیاث ) ( آنندراج ). چیزهای بدست آمده. مکتسبات.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
دیوث
دیوث
اتی
اتی
ضیق وقت
ضیق وقت
امجق
امجق