مطغمش

لغت نامه دهخدا

مطغمش. [ م ُ طَ م ِ ]( ع ص ) سست و خفی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). سست و پنهان و خفی. ( ناظم الاطباء ). || سست نگرنده از فساد چشم. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). آنکه از فساد چشم سست می نگرد. ( ناظم الاطباء ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
آب و آتش
آب و آتش
مفتوح
مفتوح
تحریک
تحریک
ترغیب
ترغیب