مشارفه

لغت نامه دهخدا

( مشارفة ) مشارفة. [ م ُ رَ ف َ ] ( ع مص ) برای همدیگر مفاخرت کردن به شرف. ( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). فخر کردن با یکدیگر به شرف. ( تاج المصادر بیهقی ) ( از اقرب الموارد ). || برآمدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || مطلع شدن بر چیزی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). بر چیزی مطلع شدن. ( زوزنی، یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) ( از اقرب الموارد ). || قریب شدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). نزدیک شدن. ( ناظم الاطباء ). قریب گشتن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) ( از اقرب الموارد ).