مسدوف

«مسدوف» واژه‌ای است که در متون قدیمی و ادبی فارسی به‌کار رفته و معنای آن به چیزی اشاره دارد که فروهشته، بسته یا سست شده است. این کلمه در بسیاری از منابع لغوی، مانند «اقرب الموارد»، به‌صورت وصف حال به کار رفته و معمولاً برای توصیف چیزی که پوشیده، محدود یا جمع شده است، استفاده می‌شود.

در اصطلاح ادبی، «مسدوف» می‌تواند توصیف حالت اشیاء یا حتی حال انسان‌ها باشد. مثلاً وقتی گفته می‌شود «حجاب مسدوف»، منظور پرده یا پوششی است که به‌طور کامل بر روی چیزی افتاده و شکل و فرم آن را می‌پوشاند، ولی ممکن است سستی یا ضعف در آن وجود داشته باشد. این واژه ترکیبی از حالت فیزیکی و معنوی را نشان می‌دهد و در شعر و نثر کلاسیک برای بیان ظرافت و لطافت به کار رفته است.

مزیت استفاده از چنین واژه‌هایی در ادبیات، غنای معنایی و دقت در بیان حالت‌ها و احساسات است که به نویسنده یا شاعر اجازه می‌دهند تا حالت‌های پیچیده یا نیمه‌پنهان را توصیف کند و تصویر ذهنی خواننده را دقیق‌تر شکل دهد. بنابراین «مسدوف» نه‌تنها یک صفت توصیفی است، بلکه ابزار هنری برای بیان ظرافت‌های ظاهری و باطنی به شمار می‌رود.

لغت نامه دهخدا

مسدوف. [ م َ ] ( ع ص ) حجاب مسدوف؛ فروهشته و سست شده. ( از اقرب الموارد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال لنورماند فال لنورماند فال قهوه فال قهوه فال ای چینگ فال ای چینگ فال ماهجونگ فال ماهجونگ