مستلئم

لغت نامه دهخدا

مستلئم. [ م ُ ت َ ءِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از استلآم. با ناکسان و لئیمان خویشی و مصاهرت نماینده. || در ناکسان زن خواهنده. || زره پوشنده. || آنکه پدرش بد و زشتخوی باشد. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به استلآم شود.