لغت نامه دهخدا مساعف. [ م ُ ع ِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از مصدر مساعفة. رجوع به مساعفة شود. || کمک کننده و مساعدت کننده. ( اقرب الموارد ). || قریب و نزدیک: مکان مساعف. صدیق مساعف. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).