لینفروا

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
ل (۳۸۴۲ بار)نفر (۱۸ بار)
(بروزن فلس) نفر اگر با «من» و «عن» آید به معنی دوری و تفرق باشد و اگر با «الی» باشد به معنی خروج ورفتن است و بعبارت دیگر اگر گوییم: «نَفَرَمَنْهُ وَعَنْهُ» یعنی از آن دور شد و اگر گوییم «نَفَرَ اِلَیْهِ» یعنی به سوی آن رفت. در قاموس گوید: «اَلنَّفْرُ: اَلتَّفَرُّقُ» و در اقرب الموارد آمده «نَفَرَتِ الدَّابَّةُ مِنْ کَذا» یعنی از آن ترسید و کنار شد. در مجمع ذیل. گوید: نفر رفتن است به سوی آنچه بر آن تهییج شده و در جای دیگر گفته: آن در اصل به معنی فزع است.. آن در تقدیر «فَلَوْلاَنَفَرَاِلی طَلَبِ الْعِلْمِ» است یعنی چرا از هر گروه دسته‏ای به طلب علم خارج نمی‏شوند تا در دین عالم باشند راجع به این آیه در «فقه» بحث شده است.. ای اهل ایمان احتیاط (و اسلحه) خویش را برگیرید و گروه گروه یا همگی به جهاد خارج شوید. نفُور: (بروزن عقول) بمعنی دوری است. بلکه در طغیان و دوری از حق اصرار ورزیدند و اگر با «الی» آید به معنی رفتن و خروج باشد چنانکه در اقرب الموارد هست. استنفار: رم دادن و رم کردن طلب خروج و حرکت است. گویی آنها الاغهای رم کرده‏اند که از شیرگریخته.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال تک نیت فال تک نیت استخاره کن استخاره کن