قاطاننقی. [ ن َ ] ( معرب، اِ ) قاطانیقی. ( فهرست مخزن الادویه ). ظفرالنسر. ( ترجمه ابن بیطار ). کف - العقاب است. ( فهرست مخزن الادویه ) ( ترجمه ابن بیطار ). و آن نباتی است که برگ آن کوچک شبیه به برگ آس و زیتون میباشد و آن دوصنف است، صنفی ثمر آن شبیه به کرسنه و بیخ آن باریک مانند بیخ اذخر و شش و یا هفت سر دارد و چون خشک شود منحنی گردد. سر آن به سوی اسفل و در شکل شبیه به ناخنهای حدأه مرده و صنفی دیگر سر آن مانند سیبی کوچک و بیخ آن مانند تخم زیتون و برگ آن شبیه به برگ زیتون در رنگ و شکل و بزرگتر از آن و ثمر آن کوچک بقدر نخودی و سرخ و سوراخ. افعال و خواص آن: آشامیدن آن به شرط آنکه در حین آشامیدن بقصد محبوب و مادر او بیاشامند باعث محبت و تعشق است و در بلاد انطاکیه آن را مستعمل دارند در دوستی و گفته اند تعلیق آن مانع تعشق است. ( مخزن الادویه ). قاطانغی. ( شعوری ج 2 ص 225 ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) گیاهی است از تیره مرکبان که از گیاهان دسته کاسنی بشمار می رود. جوشانده در ترکیب یک شربت طبی که محرک قوه باه است بکار می رود. این گیاه در مناطق بحر الرومی می روید و بجهت استفاده طبی از آن نیز کشت می شود هندنه زرقه هندبای آسمانگون ماوی هندبا فرنگ هندباچیچکی.