عجارم

لغت نامه دهخدا

عجارم. [ ع ُ رِ ] ( ع ص ) مرد استواراندام. الرجل الشدید. || کیر سخت. ( منتهی الارب ). کیر و گفته اند بیخ کیر و گاهی کیر را بدان وصف کنند.
عجارم. [ ع َ رِ ] ( ع اِ ) فراهم آمدنگاه گره ها بین دو ران چهارپا. ( اقرب الموارد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
حسبی الله و نعم الوکیل
حسبی الله و نعم الوکیل
فوت جاب
فوت جاب
افتخار
افتخار
فال امروز
فال امروز