واژهی شَقرَق در لغتنامههای کهن فارسی، از جمله لغتفرس اسدی، بهعنوان اسمی با معادل بیمعامله ثبت شده است. این واژه در متون قدیمی کاربرد داشته و بیانگر مفهومی است که امروزه ممکن است کمتر مورد استفاده قرار گیرد. بررسی دقیق این مدخل لغوی نشان میدهد که زبان فارسی از گنجینهای غنی و متنوع از واژگان برخوردار است که هر یک تاریخچهای ویژه دارند.
در تحلیل ساختار این واژه، تلفظ آن بهصورت شَقرَق با تشدید بر حرف قاف و حرکت فتحه بر روی شین مشخص میشود. این شکل از ثبت آوایی، بیانگر دقت و ظرافت واژهپردازی در زبان فارسی است. همچنین، قرارگیری این کلمه در دستهی اسمها، اطلاعات ارزشمندی را دربارهی نقش دستوری آن در جملههای تاریخی ارائه میدهد.
با توجه به تعریف بیمعامله برای این واژه، میتوان دریافت که شقرق در بافتارهای تاریخی خود به موقعیتها یا افرادی اشاره داشته که خارج از چارچوب مبادلات رایج قرار میگرفتهاند. چنین واژههایی نهتنها از نظر زبانشناسی اهمیت دارند، بلکه پنجرهای به سوی فرهنگ، اقتصاد و شیوهی اندیشهی گذشتگان میگشایند و لزوم حفظ و مطالعهی میراث مکتوب فارسی را بیشازپیش نمایان میسازند.