عمک

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی عَمِّکَ: عموی تو
معنی أُمُّکِ: مادر تو(مؤنث)
معنی أُمِّکَ: مادرتو
ریشه کلمه:
عمم (۵ بار)ک (۱۴۷۸ بار)

جمله سازی با عمک

سه منطقه صنعتی دیگر در سمت جنوب شرقی شهر قرار دارند - ماختشیم، عمک سارا و کریات یهودیت - و یک منطقه صنایع سبک بین کریات یهودیت و شهر قدیمی واقع شده است.
بمب‌گذار انتحاری منتظر بود تا اتوبوس از مسافران پر شود. تقریباً در ساعت ۸:۳۰ صبح، هنگامی که اتوبوس از پارک لیبرتی بل در لبه عمک رفئیم، خیابان اصلی مستعمره آلمان عبور کرد، او کوله را منفجر کرد.
خال تو را به چشم خود جای دهم چو مردمک گر تو قبول می کنی یک نظر ای پسر عمک
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال لنورماند فال لنورماند فال مکعب فال مکعب فال ابجد فال ابجد فال تاروت فال تاروت