لغت نامه دهخدا
شططی. [ ش َ طَ طی ] ( ص نسبی ) ستمگر. ظالم. متجاوز: مردمانش [ مردمان سروستان ] سلاح ور و شططی باشند. ( فارسنامه ابن بلخی ص 140 ).
شططی. [ ش َ طَ طی ] ( ص نسبی ) ستمگر. ظالم. متجاوز: مردمانش [ مردمان سروستان ] سلاح ور و شططی باشند. ( فارسنامه ابن بلخی ص 140 ).