سگنج

کلمه‌ی «سگنج» در فارسی به معنای کسی است که دهان بزرگی دارد یا به عبارت دیگر، گنده‌دهن است. این واژه در لغت‌نامه‌های قدیمی مانند آنندراج آمده و بیشتر به شکل وصفی برای توصیف افراد استفاده می‌شده است. «سگنج» می‌تواند هم جنبه‌ی واقعی داشته باشد، یعنی کسی که دهان بزرگی دارد، و هم جنبه‌ی تمثیلی، به معنای کسی که زیاد حرف می‌زند یا سخنان بی‌مورد و پرحرفی دارد. در ادبیات کهن فارسی، چنین واژه‌هایی برای توصیف شخصیت‌ها یا خلق و خوی افراد به کار می‌رفته است. از نظر اجتماعی، لقب دادن به کسی با عنوان «سگنج» می‌تواند هم جنبه‌ی شوخ‌طبعانه داشته باشد و هم جنبه‌ی نقدی. این واژه معمولاً صفتی منفی است و در مکالمات روزمره برای افرادی به کار می‌رود که پرحرف یا گستاخ هستند. هم‌معنی‌های نزدیک به «سگنج» عبارت‌اند از گنده‌دهان، پرحرف و گستاخ. کاربرد این واژه بیشتر در گفتار و شعر قدیمی فارسی دیده می‌شود و کمتر در زبان معاصر رایج است.

لغت نامه دهخدا

سگنج. [ س ُ گ ُ ] ( ص ) گنده دهن. ( آنندراج ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فاب
فاب
کص
کص
لوتی
لوتی
فال امروز
فال امروز