لغت نامه دهخدا
سراوشان. [ س َ اَ / اُو ] ( نف مرکب ) سرافشان. رقصنده که حرکات سبک و ابلهانه کند:
ای حجت خراسان کوته کن
دست از هر ابلهی و سراوشانی.ناصرخسرو ( دیوان چ تهران ص 478 ).
سراوشان. [ س َ اَ / اُو ] ( نف مرکب ) سرافشان. رقصنده که حرکات سبک و ابلهانه کند:
ای حجت خراسان کوته کن
دست از هر ابلهی و سراوشانی.ناصرخسرو ( دیوان چ تهران ص 478 ).