زحلیل

لغت نامه دهخدا

زحلیل. [ زِ ] ( ع ص ) جای تنگ و لغزان از صفایی و ملاست. ( منتهی الارب ) ( از متن اللغة ) ( از محیط المحیط ). جای تنگ و لغزنده صاف است. مثل فتوح. || دورشونده و کنار گیرنده. ( از محیط المحیط ) ( از متن اللغه ) ( از ترجمه قاموس ). دور از جای خود. ( منتهی الارب ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال لنورماند فال لنورماند