ذوالغصن

لغت نامه دهخدا

ذوالغصن. [ ذُل ْ غ ُ ] ( اِخ ) یاقوت در معجم البلدان گوید: زبیر گفته است که روضه ذی الغصن بنواحی مدینه است و در کتاب العقیق ذکر آن آمده است. کثیر گوید:
لعزّة من أیّام ذی الغصن هاجنی
بضاحی قرارالرّوضتین رسوم ٌ.
و ابن الأثیر در المرصّع آرد: وادئی است بنزدیکی مدینة و سیول حرّة بدانجا سرازیر شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ابجد فال ابجد فال تک نیت فال تک نیت فال اوراکل فال اوراکل فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی