خردنره

لغت نامه دهخدا

خردنره. [ خ ُ ن َ رَ / رِ ] ( ص مرکب ) کَمْش. کَمیش، منه: اسب خردنره. ( یادداشت بخط مؤلف ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال لنورماند فال لنورماند فال چای فال چای فال فنجان فال فنجان