ثعد

لغت نامه دهخدا

ثعد. [ ث َ ] ( ع ص، اِ ) رُطب یا غوره خرمای نرم شده و آب گرفته. || بَقل ثعد؛ تره تازه و تر. || ثری ثعد؛ خاک نرم. || ماله ثعد و لامعد؛ نیست او را اندک و بسیار.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال پی ام سی فال پی ام سی فال انبیا فال انبیا فال تاروت فال تاروت