تنبط

لغت نامه دهخدا

تنبط. [ ت َ ن َب ْ ب ُ ] ( ع مص ) به نبطیان مانستن و خود را منسوب کردن به آنها. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || برآوردن سخن را. || آب بیرون آوردن از چاه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اعداد فال اعداد فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال رابطه فال رابطه فال عشقی فال عشقی