انصعاد

لغت نامه دهخدا

انصعاد. [ اِ ص ِ ] ( ع مص ) بالا برآمدن. اصعاد: از راه طالقان چون سیل در انحدار و زبانه آتش در انصعاد بر آب چون باد روان شدند. ( جهانگشای جوینی ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اوراکل فال اوراکل فال نخود فال نخود استخاره کن استخاره کن فال تک نیت فال تک نیت