واژهی «اخبل» در زبان فارسی به معنای دیوانه، بیعقل یا کسی که از درک معمول برخوردار نیست، به کار میرود. این کلمه در متون کهن و ادبیات فارسی معمولاً برای توصیف افرادی استفاده میشود که رفتار غیرمعمول یا احمقانه دارند و قادر به تصمیمگیری منطقی نیستند. در واقع، این کلمه اشاره به حالت فقدان خرد و عقلانیت دارد و با بیفکری و حماقت همراه است.
در ادبیات کلاسیک فارسی، واژهی اخبل گاهی با بار طنز یا تمسخر به کار رفته است. شاعران و نویسندگان برای نشان دادن ضعف عقل یا عدم توانایی فرد در درک مسائل، از این واژه استفاده کردهاند. به همین دلیل، این کلمه علاوه بر معنای جدی، میتواند در متون ادبی به صورت کنایهآمیز نیز به کار رود و رفتار نادرست یا خندهدار افراد را برجسته کند.
فرهنگهای معتبر فارسی مانند دهخدا، عمید و معین، اخبل را به عنوان شخص دیوانه، کمعقل و ناتوان در تصمیمگیری تعریف کردهاند. این واژه در مکالمات روزمره نیز گاهی به صورت کنایهآمیز برای اشاره به کسی که کار غیرمنطقی انجام میدهد، به کار میرود. به طور کلی، اخبل نمادی از فقدان عقل، حماقت و رفتار غیرعادی است که در متون ادبی و گفتار روزمره فارسی جایگاه خود را حفظ کرده است.