فرهنگستان زبان و ادب
{preformation, preformism} [زیست شناسی] نظریه ای که بر مبنای آن هر یاختۀ تخم محتوی یک موجود بالغ کوچک است
{preformation, preformism} [زیست شناسی] نظریه ای که بر مبنای آن هر یاختۀ تخم محتوی یک موجود بالغ کوچک است
💡 سخن بیهده و کار خطا زایشان زاد سخن بیهده و کار خطا را پدرند
💡 در خد تو، ای آفت دین، زایش دینست در جعد تو، ای راحت جان، کاهش جانست
💡 آن ابر گهرپاش که در علم چنویی مر چارگهر را گه زایش پسری نیست
💡 کنون مال دشمن از آن شماست به یغما برید آنچه زایشان به جاست
💡 نامه مشاطه دوشیزگان خاطرم تا یکی زایشان اگر عرضی دهد باشد حسن