کلک رانی

فرهنگستان زبان و ادب

{rafting} [ورزش] ورزش پیمودن رودخانه ها به ویژه رودخانه های خروشان با کلک متـ. کلک رانی در آب های خروشان whitewater rafting

جمله سازی با کلک رانی

من از لعنت نترسم هم تو دانی اگر خوانی و گر رانی تو دانی
نزدیک رسم، رانی و از دور زنی تیر دشوار بود قصه ی من در طلب تو
گر به بت خانه فرستی و اشارت رانی به پرستیدنِ لات و هبل آنجا باشم
به زال آنگهی گفت تندی مکن بر اندازه باید که رانی سخن
ما را به سر چاه بری دست زنی لاحول کنی و دست بر دل رانی
پری‌وار در پرده رانی سخن بیا پرده از کار خود برفکن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
متعاقبا
متعاقبا
پاداش
پاداش
معشوق
معشوق
سنگلاخ
سنگلاخ