کردی کلا

لغت نامه دهخدا

کردی کلا. [ ک ُ ک َ ] ( اِخ ) دهی است در ناتل رستاق از ناحیه نور مازندران. ( سفرنامه مازندران رابینو ص 111 و ترجمه آن ص 149 ).

جمله سازی با کردی کلا

در کردی همین تبدیل در برخی موارد دیده می‌شود اما هم شکل نخستین امروز کاربرد دارد و هم شکل تغییر یافته:
ز هجران روز من شب گشت و کی بودی چنین روزم شبی گر روز کردی با من آن ماه شب افروزم
گفتم من نمی‌دانم تو چکار کردی ولی حکم اعدام برایت صادر کرده‌اند! ما فقط می‌خواستیم سر به سرش بگذاریم.
غریبی گر گذر کردی بر آن راه بدانستی که کرد آن جا گذر شاه
به مژگان سیَه کردی هزاران رِخنه در دینم بیا کز چَشمِ بیمارت هزاران دَرد برچینم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
گرمابه
گرمابه
فاب
فاب
دیکته
دیکته
میسترس
میسترس