لغت نامه دهخدا
چرس زدن. [ چ َ زَ دَ ] ( مص مرکب ) رجوع به چرس کشیدن شود.
چرس زدن. [ چ َ زَ دَ ] ( مص مرکب ) رجوع به چرس کشیدن شود.
💡 آن یک گوید که چرس با بنگ خوش است و این یک گوید شراب گلرنگ خوش است
💡 در افغانستان نهادهای متعددی از جمله اداره پلیس مبارزه با مواد مخدر از بخش معاونیت وزارت امور داخله برای مبارزه با مواد مخدر فعالیت میکنند. این اداره میگوید دلیل اصلی مروج بودن استفاده و قاچاق چرس در افغانستان جزای سبکی است که در برابر آن پیشبینی شدهاست. همچنین اگر کسی به خاطر انتقال و قاچاق چرس بازداشت شود، زود رها میشود.
💡 ۲۲۴ هزار هکتار از مساحت ۶۴ میلیون هکتاری افغانستان زیر کشت چرس است. همچنین چرس یکی از اصلیترین منابع تأمین درآمد برای گروههای مسلح این کشور مانند طالبان است.
💡 گر تنت بیکار و جان بیورز و دل بیعشق ماند همچو مسکینان به فقر و چرس و بنگ آماده شو