چار خیابان
فرهنگ فارسی
جمله سازی با چار خیابان
در منتهاالیه خیابان، بود پدید تهران برون شهر، خرابه یکی بنای
چه غم ار سیلی سنگ ستمش کرد کبود سبزه زاری تنم طرف خیابان ترا
عالم از جلوه معنی است خیابان بهشت که نسیم سحر او بود اندیشه ما
فرق من و تو، کلاه زرد و سیاهست هیچ شماها ز مردمان خیابان:
چراغان کرده بام و در گلستان گلستانی ز پا بوسش خیابان
(فتدرهش به خیابان عمر جاویدان چو سایه هرکه تواند فتاد درپایش )