هلال بن هلال
جمله سازی با هلال بن هلال
زاهد که بخون خوردن خلقست مدام باکش نبود نه از هلال و نه حرام
روی یاران شده از شادی ماننده بدر تن خصمان شد از انده مانند هلال
ای رای تو نموده شب و روز ملک دین گاه از هلال رایت و گاه از محاق چتر
هلال گوشه ابرو نمود، باده بیار که همچو موج دلم می پرد برای قدح
کنون به گوشه ی ابرو هلال رندان را خبر دهد که سر آمد زمان ماه صیام
ای هلال رایت تو آفتاب افتخار ای زمین حضرت تو آسمان احتشام