منورانداز اضطرار

فرهنگستان زبان و ادب

{distress gun} [حمل ونقل دریایی] وسیله ای که از آن برای پرتاب منور چتری استفاده می کنند

ویکی واژه

وسیله‌ای که از آن برای پرتاب منور چتری استفاده می‌کنند.

جمله سازی با منورانداز اضطرار

گره گره شود از خونِ بسته دل ریشم نفس نفس که ز حلقم به اضطرار برآمد
از ما به اضطرار جدا شد دلی که او بود از طریق مهر و وفا اختیار ما
و اين حالت همان انقطاع الى اللّه و اضطرار الى اللّه است كه وعده اجابت به آن داده شدهدر آيه شريفه:(اءَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ اِذا دَعاهُ...).(125)
5 آيا در حال اضطرار، به قدرت هاى مادّى توجّه مى كنيد؟! (ءاله مع اللّه )
رتبتش چون آفتاب ایمن ز خوف اضطراب همتش چون آسمان فارغ زرنج اضطرار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
بررسی
بررسی
کصکش بیناموس
کصکش بیناموس
متعاقبا
متعاقبا
جسور
جسور