ماه کشند

فرهنگستان زبان و ادب

{lunar tide} [اقیانوس شناسی، ژئوفیزیک، مهندسی نقشه برداری] جزئی از کِشَند که فقط براثر گرانش ماه ایجاد میشود

جمله سازی با ماه کشند

پیشم چو ماه قعدهٔ شبرنگ از آن، کشند تا خوانم آفتاب جنیبت بر سخاش
چگونه پای به دامن کشند حق طلبان؟ که نقش پای درین رهگذار در گردست
بکنج خاطر من پا کشند در دامن گر از جهان، غم و اندوه گوشه گیر شوند
بفرمود لشکر به هامون کشند همه لشکر ماد در خون کشند
گر کشند از سر گیسوی عتابش تمثال نیش آزار بر انگشت زند مار قلم
هرچه بینند جمال تو در آن می‌بینند صورت و معنی هر چیز بسوی تو کشند