در اصطلاح لوطیان در سینه زنی بی آهنگ زدن یکی ازمردم دسته. غلط به سینه زدن که خارج از آهنگ یکنواخت دیگر سینه زنان باشد. و به انجام دهنده آن «تکزن» میگویند.
باباشملها در طهران قدیم، از داشها و لوطیها بالاتر بودند و معمولاً از میان افراد این دو طبقه انتخاب میشدند. بدین ترتیب که داشها و لوطیهای طهران قدیم پس از گذراندن چند مرحله و سربلند درآمدن از همگی این مراحل، به منصب باباشملی نائل میشدند. از جمله مواردی که داشها و لوطیهای تهران قدیم برای ترقی از مقام داشی به مقام باباشملی و رسیدن به عنوان باباشمل، ناگزیر از طی آن مراحل بودند، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- انتری که سوگوار لوطیاش است، از مجموعه زنی شبیه حوا، علیالله سلیمی
حمدالله مستوفی این داستان را اینگونه میگوید: «در زمان بهرام کار مطربان بالا گرفت، چنانکه مطربی روزی به صد درم قانع نمیشد. بهرام گور از هندوستان دو هزار لوطی جهت مطربی بیاورد و نسل ایشان هنوز در ایران مطربی کنند.»
این مجموعه تلویزیونی، درباره یکی از جوانمردان و لوطیهای قدیمی به نام «داشپالکی» و آدمهای معمولی دیگری در عصر قاجاریه است که در هر قسمت، گوشهای از وقایع زندگی آنها در مواجهه با یکدیگر به تصویر کشیده میشود و بدین ترتیب در خلال این داستانها، بخشی از مسائل اجتماعی دوران قاجاریه نیز مطرح میگردد.
بیشتر فیلمهای او در رده فیلمفارسی دستهبندی میشوند. سرعت فیلمسازی او به اندازهای بود که گفته میشود او لوطی قرن بیستم را در ۹ روز فیلمبرداری کرد و عنوان سریعترین کارگردان سینمای ایران را از آن خود کرد.
صادق چوبک (زادهٔ ۱۴ تیر ۱۲۹۵ در بوشهر – درگذشتهٔ ۱۳ تیر ۱۳۷۷ در برکلی) نویسندهٔ ایرانی بود. بسیاری او را همراه صادق هدایت و محمدعلی جمالزاده، پدران داستاننویسی نوین ایرانی میدانند. از آثار مشهور وی میتوان به مجموعه داستان انتری که لوطیاش مرده بود و همچنین رمانهای سنگ صبور و تنگسیر اشاره کرد.
داش آکل لوطی مشهور شیرازی است که خصلتهای جوانمردانهاش او را محبوب مردم ضعیف و بیپناه شهر کردهاست اما کاکارستم که گردنکلفتی ناجوانمرد است و به همین سبب، بارها ضرب شست داش آکل را چشیده، به شدت از او نفرت دارد و در پی فرصتی است تا زهرش را به داش آکل بریزد و از او انتقام بگیرد.