لغت نامه دهخدا
علی رباطی.[ ع َ ی ِ رِ ] ( اِخ ) ابن محمدبن علی بن محمدبن حسین رباطی مغربی مالکی، مشهور به ابن بری و مکنّی به ابوالحسن. رجوع به ابن بری و علی ( ابن محمدبن... ) شود.
علی رباطی.[ ع َ ی ِ رِ ] ( اِخ ) ابن محمدبن علی بن محمدبن حسین رباطی مغربی مالکی، مشهور به ابن بری و مکنّی به ابوالحسن. رجوع به ابن بری و علی ( ابن محمدبن... ) شود.
💡 در این منزل آخر چرا خفتهای؟ رباطی است ویران کجا خفتهای؟
💡 تلمبه محمد رباطی، یک آبادی از توابع بخش مرکزی، شهرستان شهربابک در استان کرمان ایران است.
💡 فی الجمله جهان همچو رباطی است مسدس کز بهر وجود و عدم او را دو در آمد
💡 یک کاروان ماند بشرپویان قفای یکدیگر گیتی رباطی با دو در یکدر فنا یکدر عدم
💡 جهان رباطی باشد و دو درکه اندر وی هر آنکه آمد برگردد از در دیگر
💡 دو در دارد جهان همچون رباطی ازین دَر تا بدان دَر چون صراطی