صله ٔ ارحام

لغت نامه دهخدا

صله ارحام. [ ص ِ ل َ / ل ِ ی ِ اَ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) رجوع به صلة و صله رحم شود.

جمله سازی با صله ٔ ارحام

و امور بسيار ديگرى كه در زكات نهفته از جمله صله ارحام و انجام كارهاى نيك تواءمخواهد بود.
مراد از اينكه فرمود خداوند بين شما و ارحام و اولادتان در قيامت جدايى مىاندازد
بر بندگان پاشی گهر هر بنده‌ای را بر کمر ز آن لعبتان کز صلب خور ارحام خارا داشته
و آخر وصيت من آن است كه در خدمت به ارحام خصوصا مادرت كه به ما حق ها دارد كوشش كنو رضاى آنان را به دست آور.
وز پرتو جامش بتوان دید در ارحام هر بچه‌ که زاید پس ازین تا صف محشر
خون همی خوردم در ارحام طبایع من که بود کن فکان تنگ شکر از کلک شکرخای من
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کردار یعنی چه؟
کردار یعنی چه؟
حریص یعنی چه؟
حریص یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز