شاه قریه

لغت نامه دهخدا

شاه قریه. [ ق َ ی ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان خان میرزا بخش لردگان شهرستان شهرکرد. دارای 461 تن سکنه. آب آن از چشمه و قنات. محصول آن غلات و پشم و روغن است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).

جمله سازی با شاه قریه

شاعر کمنام افغانستان متولد سال ۱۳۱۲ شمسی قریه کمری کابل و فات ۷ ثور ۱۳۵۷ در ارگ جمهوری افغانستان می باشد. وی برای آوازخوانان تصنیف می ساخت. درین اواخر مردم کمری شهرت این شاعر گمنام را به جامعه افغانستان معرفی نمودند.
باقیمانده قبیله در طول قرون پیوند نزدیک خود را با این قریه ها حفظ کرده اند.از سوی دیگر، کوچ های تدریجی، ظاهرا در قرن دوازدهم، از شورابک به 3- سوی لورای سفلی صورت گرفته.
در بخش کهتا ۱۰۲ قریه وجود دارد:
در زمان جنگ‌های داخلی که پس از شکست شوروی بین مجاهدین شعله‌ور شده بود، مردم علودانی با انتخاب یک رئیس به نام(علی جان زاهدی) منطقه و قوم علودانی (علاءالدانی) را خود مختار اعلام کردند و با تشکیل یک پایگاه (پایگاه جعفر صادق) نمایندگانی را از تمام قریه‌ها جمع کردند و دربارهٔ هرچیز که تصمیم گرفته می‌شد، با نمایندگان مشورت می‌کردند یا به نوعی به ارا گذاشته می‌شد.