لغت نامه دهخدا سنگ خاژ. [ س َ گ ِ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) سنگی که چرک پا بدان بزدایند و خاژ چرک بدن را گویند. ( آنندراج ): ز آرزوی پای بوس شهریارداشتم روی دژم چون سنگ خاژ.کلیم نزاری ( از آنندراج ).
جمله سازی با سنگ خاژ سوی پهلوان چون که غضبان ز چنگ رها کرد آن سی منی خاره سنگ ز باران تیر و ز باران سنگ شد از کشتگان بر زمین جای تنگ